معنی داوید کروس

حل جدول

داوید کروس

بازیگر فیلم کتاب خوان


داوید کروس، کیت وینسلت

بازیگر فیلم کتاب خوان


داوید کروس ، کیت وینسلت

بازیگر فیلم کتاب ‌خوان

لغت نامه دهخدا

کروس

کروس. [ک ِ وَ] (اِ) لغز و چیستان. (برهان) (آنندراج) (منتهی الارب). بردک. پردک.

کروس. [] (اِخ) دهی است از بخش ایوانکی بخش شهرستان دماوند. کوهستانی و سردسیر است و 170 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).

کروس. [ک َ رَوْ وَ / ک َ رَوْ وُ] (ع ص) بزرگ سر از مردم و شیر. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بزرگ سر از مردم و گفته اند ضخیم از هر چیز. (از اقرب الموارد). بزرگ سر. (مهذب الاسماء). || سیاه. (از اقرب الموارد). سیاه از مردم. (ناظم الاطباء). || شتر بزرگ سپل درشت پای. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). || (اِخ) نام مردی و شاعری است طائی. (منتهی الارب).


داوید

داوید. (اِخ) نام قصبه ای کنار نهر داوید در 350هزارگزی پاناما در جمهوری پاناما از امریکای مرکزی. || نام نهری که از کنار شهر داوید واقع در پاناما گذرد. (قاموس الاعلام ترکی).

داوید. (اِخ) (سنت). از اعزه ٔ مسیحیان و قدیسان نصاری است. به سال 480 م. بزاده و بسال 544 درگذشته و در جنوب انگلیس به نشر مذهب مسیح کوشیده است. (قاموس الاعلام ترکی).

داوید. (اِخ) داوید دونرکن. نام فیلسوفی ارمنی است. شاگرد و عم زاده ٔ موسی خورنی (خورنچی) مورخ معروف در اواخر قرن پنجم م. در آتن تحصیل علم کرده و سپس به ادسا (اورفه، رها) و اسکندریه و قسطنطنیه برای کسب معرفت سیاحت کرد و کتب بسیار گرد آورد. از تألیفات ارسطو پاره ای را به زبان ارمنی گردانیده است و پاره ٔ دیگر و همچنین قسمتی از تألیفات پرفوریوس را به ارمنی و یونانی شرح کرده است. (قاموس الاعلام ترکی).

داوید. (اِخ) نام نقاش مشهور فرانسوی متولد 1747 و متوفی به سال 1825 م. وی حامی و جانب دار آثار باستانی روم و یونان بوده و برای تجدید آن اصول تلاش و کوشش بسیار کرده و آثار نقاشی زیبائی نیز از خود بیادگار گذارده است. (قاموس الاعلام ترکی).


برزین کروس

برزین کروس. [ب َ ک ُ] (اِخ) نام یکی از موبدان بوده است یعنی حکیم و دانشمند و عالم و بزرگ ملت زردشتی [آتش پرستان]. (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج):
بد آن پیر را نام برزین کروس
بیامد بهنگام بانگ خروس.
زراتشت بهرام.


داوید اول

داوید اول. [دِ اَوْ وَ] (اِخ) پادشاه اکس از سال 1124 تا سال 1153 م. متولد 1084 و متوفی به سال 1153.


داوید دانژه

داوید دانژه. [ژِ] (اِخ) (پیر ژان). مجسمه ساز فرانسوی. متولد آنژه به سال 1788 و متوفی به سال 1856 م. بنیان گذار نما و سردر پانتئون در پاریس.


داوید کامنناس

داوید کامنناس. [ن ِ] (اِخ) پادشاه طرابوزان. این پادشاه مغلوب سلطان محمد فاتح سلطان عثمانی شده است و ناحیه ٔ تحت قلمرو او تحت تسلط سلطان عثمانی درآمده (حدود 1461 م./ 856 هَ. ق.). رجوع به «از سعدی تا جامی » یا ترجمه ٔ تاریخ ادبیات ایران تألیف براون ج 3 ص 450 شود.

نام های ایرانی

داوید

پسرانه، داوود

معادل ابجد

داوید کروس

311

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری